بازیهای محلی استان خراسان

[ad_1]

fun1327 بازیهای محلی استان خراسان

بازى‌هاى خراسان عبارتند از:آب پشتک‌بازي، خورشید مهتاب، آقا آقا ازچنه، ارنگ‌ارنگ، از گلاچى گل، استاد سه‌پايه، اشترکجا، پيشتر بيا، اِشرَت کجاست، اطلّو ماطلّو، الک دولک، اُوسَنَه بُلبُلُدم، بلوبلو، پادشا وزيلک، تپ‌تپ خمير، تخم‌مرغ بازي، تسمه‌تسمه، تُشله‌بازي، توپ زنجير پله، چشم بسته، چوب‌بازي، منزل‌نشان، خَردُرنه، خَرِسوز، دال بازي، دانه شفتالوبازي، دوزبازي، دوشودوشو، ذوقى‌ذوقي، رهارها، سناچ، سنگ‌سنگ چليپا، سنگ‌ و پنج، شير بگير پلنگ اومد، شيطانک‌بازي، على‌لمبک، عمو زنجيرباف، قايم موشک، کبد بِدي، کلاه‌بازي، کوکوخراب، کيه کيه در مى‌زنه؟، گرگم به هوا، گرگم و گله مى‌برم، گوکِ کُر، لحاف‌بازي، مُجل، شگفت‌زده‌ماتو، هرنگ‌هرنگ و …

*  اشتر کجا، پیشتر بیا (تربت‌حیدریه)
* پشتک‌بازی
* تُشله‌بازی (تیله‌بازی) (مشهد)
*  سنگ سنگ چلیپا (سبزوار)
* علی‌‌لمبک (مشهد)
*  کشتی محلی، چوخه (قوچان – بجنورد – اسفراین – فریمان – چناران)
* کیه‌کیه در می‌زنه؟ (طبس)
* گرگم و گله می‌برم (مشهد)
*  گوشه‌بازی (مشهد)

پشتک‌بازى
يک نفر خم مى‌شود و ديگران از روى او مى‌پرند.

اشتر کجا، پيشتر بيا (تربت‌حيدريه)
بازيکنان به دو گروه تقسيم مى‌شوند و هرکدام براى خود يک استاد انتخاب مى‌کنند. براى تعيين گروهى که بايد بازى را ابتدا کند دو استاد بين خود تر يا خشک مى‌کنند. استادى که برنده شده افراد خود را مى‌برد و دور از چشم ياران رقيب، در گوشهٔ خرابه يا در مکان تاريکى پوشیده مى‌کند و خودش نزد گروه رقيب برمى‌گردد و به آنها مى‌گويد که به دنبال آن بروند. گروه رقيب از او مى‌پرسد: ‘اشتر کجا؟’ و استاد مى‌گويد: ‘پيشتربيا’ . به‌همين ترتيب گروه رقيب را کم‌کم به موقعیت مخفى‌شدن ياران خود مى‌برد، وقتى خوب نزديک شدند فرياد مى‌زند: هوى و افراد آن از تاريکى بيرون مى‌ريزند. گروه رقيب عقب‌نشینی مى‌کند. اگر از افراد دستهٔ پوشیده‌شده کسى توانست يکى از افراد فرارى را بگيرد تا محلى که بازى از آنجا ابتدا شده و ‘سرملّه’ خوانده مى‌شود از او سوارى مى‌گيرد. گروه فرارى بايد با سرعت خود را به سرمله برساند.

بیشتر بخوانبد:  بازی محلی اشكم بق بقو

 تُشله‌بازى (تيله‌بازي) (مشهد)
به شمار بازيکنان روى يک خط مستقيم و با دوری‌اى مساوى چاله‌هاى کوچکى به قطر دو سانتيمتر و اعماق ۲ – ۵/۲ سانتيمتر روى زمين کندن مى‌کنند. نفر اول بازي، تشلهٔ خود را لب چالهٔ اول مى‌نشاند (در گویش محلى شوند مى‌گويند). سپس نقطه‌اى را در امتداد چاله‌ها با دوریٔ دو منزل به‌عنوان نقطهٔ ابتدا بازى تعيين مى‌کنند. بازيکنان به‌ترتيب از نقطهٔ ابتدا تشله‌هاى خود را به‌سوی چاله‌ها مى‌زنند. در اينجا موافقت مى‌کنند: لوکلى موکلى از سيخ تا سوزه قبوله (از سيخ تا سوزن قبول هست).در اينجا چندين وضع پيش مى‌آيد: يکى اينکه بازيکنى که تشله را زده هست تشله‌اش به لبهٔ چاله برمى‌خورد و برمى‌گردد (لوکلي) که در اين حالت دوباره بايد آن را بزند. ديگر اينکه تشله به منزل برود يا به تشلهٔ بازيکن ديگر برخورد کند (تير بزند) در اين‌صورت نيازى به ازسرگیری بازى نيست.شکل ديگر تشله به لبه چاله بخورد و به‌سوی چپ يا راست منحرف شود (موکلي) که در اين‌صورت بازيکن مجدداً بايد تشله را بزند.هربار که تشله بازيکنى به تشلهٔ يکى ديگر از بازيکنان بخورد يک امتياز مى‌گيرد. گاهى بازى بر سر پول انجام مى‌شود. (به ازاء هر تير مبلغى از قبل تعيين مى‌کنند). وقتى اين بازى دو نفره انجام مى‌شود، گرفتن سه منزل مساوی با يک تير به‌حساب مى‌آيد. در اين‌صورت وقتى هر چهارخانه گرفته شود بازى پایان مى‌شود.

سنگ سنگ چليپا (سبزوار)
بچه‌ها در يک صف مى‌ايستند و استاد در پشت سر آنها جنبش مى‌کند و سنگ ريزه را به‌ طورى‌که کسى متوجه نشود در دست يکى از بازيکنان مى‌گذارد و مى‌گويد: ‘سنگ سنگ چليپا / نه در زمين نه در هوا.’ کسى که سنگ ريزه را در دست دارد بايد قبل از اينکه ديگران متوجه شوند و او را بزنند از صف عقب‌نشینی کند و خود را به محلى که قبلاً در خارج از صف تعيين شده برساند. اگر کسى قبل از خارج شدن از صف او را بزند او ديگر نمى‌تواند عقب‌نشینی کند و در صف باقى مى‌ماند. اگر خود را به موقعیت موردنظر برساند آن وقت استاد براى هريک از بازيکنان داخل صف نامى را انتخاب مى‌کند. بعد از بازيکن خارج از صف مى‌خواهد نام بازيکنان را فرض بزند. بازيکن فرض مى‌زند، اگر درست بود از آن کسى که نام آن را درست فرض زده، از دوریٔ محلى که ايستاده تا صف کولى مى‌گيرد. اگر پیروز نشد دو بار ديگر مجال فرض زدن دارد اگر در اين دوبار هم نتوانست فرض درستى بزند دوباره به صف برمى‌گردد.

بیشتر بخوانبد:  بازی محلی ریگ واچَقو

على‌‌لمبک (مشهد)
چوبى ضخيم را روى تکيه‌گاهى قرار مى‌دهند و دو بازيکن در دو سر آن مى‌نشينند و چوب بالا و پائين مى‌رود و بچه‌ها مى‌خوانند: ‘على‌لمبک، شاخ‌دمبک’ .

 کشتى محلي، چوخه (قوچان – بجنورد – اسفراين – فريمان – چناران)
لباس مخصوص اين کشتى شلوارى هست که تا سر زانو مى‌رسد و روپوشى که از بافته‌هاى پشمى و نخى استوار محلى هست و چوخه نام دارد و بدون آستين مى‌باشد و شالى که بازيکن به کمر مى‌بندد.مقررات کشتى شبيه ديگر کشتى‌هاى سنتى هست، تنها در اين کشتى نمى‌توان از يک خم و دست انداختن به پائين زانو استفاده کرد. در اين کشتى پُل زدن هم ممنوع هست. بازنده کسى هست که شانه آن با زمين ارتباط حاصل کند. قضاوت در اين کشتى با پيشکسوتانى هست که باچوخه نام دارند. بنابر رسم محلى جايزه اين کشتى يک قوچ هست.

بیشتر بخوانبد:  قلان از جمله بازي هاي سنتي جذاب
کيه‌کيه در مى‌زنه؟ (طبس)
بازيکنان به وسط مى‌آيند و حاضران همراه با آهنگ تنبک و دايره دست مى‌زنند و بازى شورع مى‌شود. قصه مربوط به دخترى هست که خواستگاران بسيارى دارد و آنها پيوسته به منزل آنها مى‌آيند. مادر از او سئوال‌هائى مى‌کند و جواب‌هائى مى‌شنود.نمونهٔ جمله از اين قرار هست:مادر: گل پري، نازپرى – ديشب لب بومد که بود؟ کل کل غليوند چه بود؟دختر: مرگ خودت، جون خودت کسى نبود – بچهٔ تاجر بچه بود – قطعهٔ چپت آورده بود – بالاى سرم گذاشته بود – وقتى که من بيدار شدم – پدر سگه بجسته بود – گل سرخ و گل زرد و گل ناز – شالا من باشم و يار.

 گرگم و گله مى‌برم (مشهد)
يکى گرگ مى‌شود و ديگرى چوپان. گوسفندان پشت سر چوپان دست‌هاى خود را در کمر يکديگر حلقه کرده و صف مى‌بندند. سپس گرگ مى‌خواند: ‘گرگم و گله مى‌برم’ چوپان و گوسفندان با هم جواب مى‌دهند ‘چوپون دارم نمى‌ذارم’ به اين ترتيب هرکدام براى آن ديگرى رَجز مى‌خواند تا گرگ حمله مى‌کند و گوسفندان به اين جهت و آن جهت مى‌دوند. دست گرگ به‌هريک از بازيکنان که برسد بازيکنن مى‌سوزد و از بازى خارج مى‌شود. بازى اين‌قدر ادامه پيدا مى‌کند تا ديگر گوسفندى نماند.

 گوشه‌بازى (مشهد)
چهارنفر در چهار گوشهٔ اتاق مى‌ايستند و يک نفر در وسط باقى مى‌ماند. به‌محض ابتدا بازى بازيکنان بايد جاهاى خود را با هم عوض کنند و نفر وسط هم بايد سعى کند جاى يکى از آنها را بگيرد. در صورتى‌که پیروز شود بازيکنى که جاى خود را از دست داده در وسط مى‌ماند.

منبع:rasekhoon.net

[ad_2]

مطلب پیشنهادی

بازی محلی چشم‌بسته

[ad_1] بازی محلی چشم‌بسته در این بازی ابتدا محدوده‌اى را تعيين مى‌کنند و يکى از …